مدح و شهادت پیغمبرم اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
قرآن به خاطر آورد آیاتِ رحمتت را نادیـده میگرفـتـنـد وقـتی مُـحـبتت را تا ریشه کن شود جهل؛ خوردی چه خون دلها اما زیـاد کـردنـد با فـتـنه زحـمـتت را بودی امینِ حق و محضِ کتابتِ وحی دستِ عـلـی سـپـردی بـارِ امـانتت را زخم زبان شنیدی گفتی: «علی معَ ٱلحق» زخـم زبـان شنیدیم! دریـاب امـتت را پایِ وصیت تو با جان و دل نشـسـتیم از هم جدا نکردیم قـرآن و عترتت را دین بی تو منحرف شد! با آن همه سفارش منـکـر شدنـد وقتی حـتی شهـادتت را روز دوشنبه بود و یک کوچه غرقِ فریاد کردند استـجابت اینـگـونه دعوتت را با پـشـتههای هـیزم، پـشتِ درِ ولایت اهـل مـدیـنه دادنـد مُـزد رسـالـتت را! |